از مقدمه کتاب:
پنجاه سالی پیش نیست که جمعیت شناسی در میان علوم اجتماعی به عنوان دانش مستقل جای و مقامی یافته است و این رونق و توجه از آن روست که انسان امروز برای بهتر زیستن به شناخت پدیده های اجتماعی و اقتصادی نیاز دارد و آگاهی بر وضع جمعیت پایه و اساس هر نوع مطالعه و طرح ریزی برنامه در این راه است.
جهان فردا شش میلیارد نفر ساکن خواهد داشت و این مردمان بیشتر در سرزمین هایی به سر خواهند برد که توسعه اقتصادیشان همگام توسعه جمعیتشان نیست. این عدم تعادل هم اکنون به چشم میخورد و در آینده اگر چاره نشود، بیشتر و وخیم خواهد شد.
چاره جویی احتیاج به پیش بینی دارد و هر نوع پیش بینی در امور اجتماعی و اقتصادی باید نخست بر اساس شناسایی عوامل جمعیتی و آگاهی بر دگرگونی های آن زمان استوار باشد. کارشاخه ای از علم جمعیت شناسی که آن را آمار جمعیتی یا دموگرافی آماری و یا آمار حیاتی خوانده اند، تهیه ارقام و ایجاد بعضی روابط میان این ارقام است. وظیفه جمعیت شناسی کشف حقایقی است که باید در میان ابهام جمعیت های چند میلیونی و گاه چندصد میلیونی جستجو کرد و برخلاف آنچه که تصور می رود شاید هیچیک از پدیده های انسانی به اندازه پدیده های جمعیتی مبهم و کلی نباشد…